کالسکه نعش کش ایستاد، من کوزه را برداشتم و از کالسکه پایین جستم. جلو در خانه ام بودم، به تعجیل وارد اتاقم شدم، کوزه را روی زمین گذاشتم، رفتم قوطی حلبی، همان قوطی حلبی که قلکم بود و در پستوی اتاقم قایم کرده بودم - برداشتم آمدم دم در که به جای مزد قوطی را به پیرمرد کالسکه چی بدهم.
via صدای روسیه - Voice of Russia - sadaye russie, اخبار
http://ift.tt/1tKOKIN
via صدای روسیه - Voice of Russia - sadaye russie, اخبار
http://ift.tt/1tKOKIN
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر