۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

زنی با چشمان کبود - 4

در وجود آن زن چیزی نهفته بود که نمی گذاشت فوراً به او نزدیک شود و روابط مطلوبش را با او برقرار نماید.... زن در جواب شروع به حرف زدن کرد و گفت: کار من؟ عیبی ندارد...شکر... ولی فوراً حرفش را برید و بشدت سرخ شد... خوب است، بسیار خوب.... من هم تبریک می گویم....



via صدای روسیه, خبرها

http://persian.ruvr.ru/radio_broadcast/6871309/115964508.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر