۱۳۹۲ تیر ۲۶, چهارشنبه

پدر و پسر2

پدر در آخرین دقایق عمر به اندرزگویی پرداخت. مشخص است که حرف های پدر منظم و مرتب شنیده نمی شدند. باد ما را از قله موجی به قله موج دیگر پرت می کرد و من از خلال سیل آب حرفهای پدرم را می شنیدم. بسیاری از حرف های او قبل از اینکه به گوش من برسند، باد می بردشان.



via صدای روسیه, خبرها

http://persian.ruvr.ru/radio_broadcast/6871309/115960818.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر